صفحات

۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

سانسور


همین که نشستم تلفنش زنگ زد. گوشی را برداشت و گفت: «سلام.» سعی کردم به روی خودم نیاورم 
مبایلم را از کیفم در آوردم و مشغول خواندن کتابم روی مبایل شدم. بعد شروع کرد به شوخی با کسی که پشت تلفن بود. مخلوطی از فارسی و لری حرف می زد. لهجه فارسی اش صاف صاف بود و عضو تناسلی من و همنجنسان من بود که از دهنش نمی افتاد. 

«آره، ک...کشا. همین طورین. حالا عیبی نداره.» به لری ادامه داد و یکی دوبار دیگر همان فحش فارسی را وسط لری حرف زدنش استفاده کرد. برای توی قطار به آن شلوغی کمی بلند حرف می زد. نگاهی به پسری که روی یکی از صندلی های روبرویمان نشسته بود کردم. آزردگی ای در چهره اش ندیدم که در همین حین پسر کناری ام تلفن را به او داد و او مکالمه را با تلفن ادامه داد. سلام و احوالپرسی کرد و خندید و انگار جواب یک شوخی تکراری را می داد گفت:
 «حالا دیگه همش آبروی ما رو ببر. کی اونجاست؟ همین که هی می گی زنتو گا...دم. آره. هه هه.» و بعد باز به لری ادامه داد و یکی دوبار کلمه ک... را استفاده کرد.  و مرد کنار دست او هم شروع به شرکت در مکالمه کرد. هر سه تایشان ایرانی بودند. در واقع از چهار صندلی قطار که دو به دو روی به روی همند همه مان ایرانی بودیم. سه مرد و یک زن ایرانی.

توی موقعیت بی نظیری بودم.  چند مرد بی سانسور جلوی من حرف می زدند.  از دوستان مذکرم همیشه خواسته ام که بی سانسور جلوی من حرف بزنند. فکر می کنم تا حدی هم سعی می کنند که این کار را بکنند ولی خوب می دانم که اینطور نیست و بالاخره حرف زدنشان در حضور من فرق دارد. البته خوب نمی گویم سانسور نکنند که راحت هر چه دلشان می خواهد فحش ضد زن ردیف کنند. نمی دانم برای چند تایشان اثبات کرده ام که ک... خل و ک...کش و اساسا بیشتر فحش هایی که عضو تناسلی زن تویش هست ضد زن هست. این کار را حتی گاهی مجبور شده ام برای دوست های دخترم هم انجام بدهم. و خوب شاید خودم هستم که باعث سانسور می شوم. ولی انتخاب بین سانسور نکردن و فحش ضد زن شنیدن کمی سخت است. 

رسیدیم به ایستگاه نورث ملبورن. که پسر کنار دستی من شروع کرد به تکرار کردن. «نورث ملبورن. ک... ملبورن. ک... ملبورن.» این شاهکارش بود و باید سعی می کردم جلوی خنده ام را از تصور این که وقتی بفهمد من ایرانی ام چه می کند، بگیرم. نمی خواستم فرصت را از دست بدهم و نگران بودم که نکند پیاده شود بی این که فهمیده باشد. چند بار شماره پویا را گرفتم که گوشی را برنمی داشت. تا بالاخره توانستم باهایش حرف بزنم. موقعیت خنده داری بود. هرسه تایشان هول کرده بودند. و به فارسی و لری داشتند راجع به آبرو و فارس و بچه کجا حرف می زدند و من هم سعی می کردم هم بفهمم پویا چه می گوید، هم حداکثر دریافت از حال همسفرانم را داشته باشم. مکالمه ام با پویا تمام شد و پسر کنار دستی نتوانست طاقت بیاورد و رو به دوستانش گفت «تشریف بیارید بریم خونه ما. کلبه درویشی داریم در خدمت باشیم.» اینقدر متلک توی ایران شنیده ام که شک نکنم  مخاطبش من بودم. و من به خواندن ادامه دادم.  پسر کنار دستی ام پیاده شد. وقتی داشت از جلویم رد می شد گفت: «Sorry» .

من ماندم و دو پسر روبرویی. من سرم را از روی مبایلم بر نمی داشتم و آن دو هم تا ۴ ایستگاه بعد که من پیاده شدم سکوت کردند. شاید باید سر صحبت را باز می کردم و توضیح می دادم که چرا این جور حرف زدن ضد زن است و چرا ضد زن بودن بد است و چرا ...

--------------------
سانسور کلمه ها به دلیل این که کودکان ممکن است نوشته را بخوانند و برای جلوگیری از فیلتر شدن وبلاگم.  وگرنه شخصا مشکلی با نوشتن کلمات سانسور شده ندارم.

۸ نظر:

  1. من نه تنها این ها را سکسیست یا ضد زن نمیدونم، بلکه معتقدم اینها ریشه عمیقی در تکامل روانی بشرداشته و داره، و از این جهت نظریه تکامل به خوبی آنها را توضیح میده. اون که قویتربوده بیشتر غذا، سرپناه و سکس پارتنر برای تولد مثل داشته . و بخش عمده ای از رقابت بین گروه ها بر سر کشتن نر ها و به غنیمت بردن ماده ها بوده، تا تولید مثلشون بیشتر بشه. توی این رقابت و جنگ نهایت پیروزی به چنگ آوردن زن ها و سکس به قصد تولید مثل بوده است.
    پنج یا ده هزار سال تمدن بشری توان حذف این نیروهای قوی تکاملی را که صد ها هزار سال موتور بقا نسل بشر بوده را ندارن. به همین خاطره که توی همین قرن ۲۰ یا ۲۱ هنوز کشتن مردان و تجاوز به زنان بخشی از رقابت های بشری؟ سربرنیتسا را یادت میاد ۲-۳ هزار مرد بوسنی را کشتن به زناشون تجاوز کردن، و وقتی حاملگی به ۲۰ هفته رسید که نشه سقت کرد زنها را آزاد کردن. یا توی کنگو، سیرالئون، و کنیا.
    اینها انسانیت محض ، به فرم تکاملیش!!

    پاسخحذف
  2. منتظرم نتیجه ی بحث نگاه پزشکی / علمی / تکاملی رو با نگاه جامعه شناسی ببینم :)

    پاسخحذف
  3. مجید
    هر چیزی که در چامعه وجود دارد را حتما می شود توضیح داد. حتما انواع مختلف تثوری های جامعه شناسی یا نظریه های بیولوزیکی می توان پیدا کرد که رفتارها و عادت های بشری را توضیح دهند. به عنوان مثال تمایل به خشونت یا تحقیر و آزار همجنس گراها. ولی بشر متمدن رفتارهایش را نقد و اصلاح می کند.

    پاسخحذف
  4. و باز هم مجید
    ضد زن بودن کلمات و ترکیبات فارسی به این مفهوم هست که در این ترکیبات زن یا زنانگی به عنوان جنس یا چنسیت پست تر شناخته می شود. مثلا ک... شعر به معنی کلام بی ارزش است. یا ک... خل به معنای آدم بی عقل.
    و این که کلا در فحش ها و توهین ها زن به عنوان جنس دوم در نظر گرفته شده و این که از تملکات مرد است است. و اگر کسی به این تملکات دست درازی کند مثل شوخی که با همسر خیالی پسر می شد این عمل تجاوز نیست که زشت است و مساله از دید زن دیده نمی شود بلکه این دستدرازی به تملکات است که کار بدی هست.

    پاسخحذف
  5. و باز هم مجید :)
    راه دوم مبارزه با این طور فحش ها شاید این است که فرهنگ زنانه تعریف کرد و دنیا را از دید زن ها دید و فحش های زنانه ساخت.
    من الان چیزی به ذهنم نمی رسد چون کلا هیچ وقت از مردها تنفر خاصی نداشته ام ولی مطمئن هستم که می توان ترکیباتی برای تحقیر مردانگی ساخت.
    ولی اساسا با این روش مخالفم و فکر می کنم راه حل تقبیج جدی ترکیبات ضد زن هست نه ساختن ترکیبات ضد مرد.

    پاسخحذف
  6. من بر عکس شما همیشه به خودم و دوست هام تذکر میدم که خود سانسوری کنن و شاید این خود سانسوری فقط از ترس آبرو باشه(هنوز نشستم دلیلش رو بررسی‌ کنم)!! ولی‌ بسیار ممنون از اینکه به ضد زن بودن این فحش‌ها اشاره کردید چون تا بحال به این موضوع دقت نکرده بودم!

    پاسخحذف